شهدا سال 64 -زندگینامه شهید حمیدرضا نبیئی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حميدرضا نبيئي »
آنگاه که قاسم بن الحسن(ع) مؤدب و دو زانو در مقابل عمو نشست و از او خواست که وی را هم در جمع شهیدان کربلا شرکت دهد، و در پاسخ عمو از تفسیر واژه شهادت در نزد او، با همان زبان شیرین نوجوانی، آن را شیرینتر از عسل معرفی کرد. با آن حرکت، قاسم به نوجوانان عصرهای آینده پیام داد که میشود در سن نوجوانی هم عروس شهادت را در آغوش کشید و شانه به شانه علیاکبر و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حميدرضا نبيئي »
آنگاه که قاسم بن الحسن(ع) مؤدب و دو زانو در مقابل عمو نشست و از او خواست که وی را هم در جمع شهیدان کربلا شرکت دهد، و در پاسخ عمو از تفسیر واژه شهادت در نزد او، با همان زبان شیرین نوجوانی، آن را شیرینتر از عسل معرفی کرد. با آن حرکت، قاسم به نوجوانان عصرهای آینده پیام داد که میشود در سن نوجوانی هم عروس شهادت را در آغوش کشید و شانه به شانه علیاکبر و...
به یاد شهدای عملیات خیبر
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
فاتحان خیبر ای مردان حزب الله درود ای شهیدان ره اسلام و قرآن السلام جانفدایان، پاکبازان، نامداران، السلام فاتحان خیبر ای مردان حزب الله درود بسته پیمان باخدا تا دینحق ماند بجا می دهدخون شما بر اهلعالم این ندا فاتحان خیبر ای مردان حزب الله درود چونکه اسلام محمد را خطر آمد پدید برق غیرت از قلوب پاکتان آری جهید فاتحان خیبر ای مردان حزب الله درودپسبسویجبهههامردانهجانبرکفشدید پیرو امر سلیمان زمان آصف شدید فاتحان خیبر ای مردان حزب...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
فاتحان خیبر ای مردان حزب الله درود ای شهیدان ره اسلام و قرآن السلام جانفدایان، پاکبازان، نامداران، السلام فاتحان خیبر ای مردان حزب الله درود بسته پیمان باخدا تا دینحق ماند بجا می دهدخون شما بر اهلعالم این ندا فاتحان خیبر ای مردان حزب الله درود چونکه اسلام محمد را خطر آمد پدید برق غیرت از قلوب پاکتان آری جهید فاتحان خیبر ای مردان حزب الله درودپسبسویجبهههامردانهجانبرکفشدید پیرو امر سلیمان زمان آصف شدید فاتحان خیبر ای مردان حزب...
شهدای سال ۶۷ -زندگینامه مفقودالاثر عبدالحسین بناکار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
با دیدن چهرهات در پشت قاب عکس، دلم میلرزد و میخواهم در فراق تو اشکی چون سیل از دیده روان کنم، اما عقل نهیب میزند؛ او خود راه را انتخاب کرده بود و شهادت را بهترین و نزدیکترین راه برای رسیدن به مقصود میدانست. به یاد تو که سال ۱۳۴۴ در شهرمان نیریز، خانه کوچک و ساده ما را منور کردی و با اذان و اقامه، روح و جانت الهی شد؛ ماندیم و ساختیم. عبدالحسین، کودکی را در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
با دیدن چهرهات در پشت قاب عکس، دلم میلرزد و میخواهم در فراق تو اشکی چون سیل از دیده روان کنم، اما عقل نهیب میزند؛ او خود راه را انتخاب کرده بود و شهادت را بهترین و نزدیکترین راه برای رسیدن به مقصود میدانست. به یاد تو که سال ۱۳۴۴ در شهرمان نیریز، خانه کوچک و ساده ما را منور کردی و با اذان و اقامه، روح و جانت الهی شد؛ ماندیم و ساختیم. عبدالحسین، کودکی را در...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید سید نعیم زاهدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد سيد نعيم زاهدي »
سخن از شهیدی دیگر است، شهیدی به خاک و خون خفته از تبار هابیلیان تاریخ، سخن از قطره به دریا پیوسته، سخن از خاک به نور رسیده، سخن از معلم شهیدی است که درراه وصال هر آنچه داشت در پای قدم محبوب ریخت. سید نعیم، ۱۳۳۹/۱/۱۰ در روستای مشکان نیریز، میان خانوادهای مسلمان و مذهبی چشم به جهان گشود. در سن ششسالگی راهی مدرسه شد و دوره دبستان را در مدرسه شهید آیت مشکان سپری کرد. دوره راهنمایی را...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد سيد نعيم زاهدي »
سخن از شهیدی دیگر است، شهیدی به خاک و خون خفته از تبار هابیلیان تاریخ، سخن از قطره به دریا پیوسته، سخن از خاک به نور رسیده، سخن از معلم شهیدی است که درراه وصال هر آنچه داشت در پای قدم محبوب ریخت. سید نعیم، ۱۳۳۹/۱/۱۰ در روستای مشکان نیریز، میان خانوادهای مسلمان و مذهبی چشم به جهان گشود. در سن ششسالگی راهی مدرسه شد و دوره دبستان را در مدرسه شهید آیت مشکان سپری کرد. دوره راهنمایی را...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید محمودرضا بهرامی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
یوسف گمگشتهام، ای به خون آغشتهام مانده در دشت بلا، آهوی سرگشتهام قاسم گلگون قبایم، رود ای به خون بسته حنایم، رود آنان که در وفاداری به عهد و پیمان، نهتنها جان، بلکه جسم را هم بینشان پسندیدند، آیا شود که نام بلندشان از لوح دلها بیرون رود؟ حاشا! که رسم روزگار چنین نبوده و چنین نخواهد شد. از میان آنها که یاد زیبایشان بر لوح دلها مانده، قصه محمود رضا بهرامی را که در سال ۱۳۴۴ در شهرستان نیریز...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
یوسف گمگشتهام، ای به خون آغشتهام مانده در دشت بلا، آهوی سرگشتهام قاسم گلگون قبایم، رود ای به خون بسته حنایم، رود آنان که در وفاداری به عهد و پیمان، نهتنها جان، بلکه جسم را هم بینشان پسندیدند، آیا شود که نام بلندشان از لوح دلها بیرون رود؟ حاشا! که رسم روزگار چنین نبوده و چنین نخواهد شد. از میان آنها که یاد زیبایشان بر لوح دلها مانده، قصه محمود رضا بهرامی را که در سال ۱۳۴۴ در شهرستان نیریز...
زندگینامه جانباز ناصر عباسی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
ناصر عباسی فرزند امامقلی، در تاریخ اول دی ماه سال 1342 در روستای خواجه جمالی آبادهطشک از شهرستان نیریز در خانوادهای با ایمان دیده به جهان گشود. ایشان دوره تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در روستای خواجه جمالیبا موفقیت به اتمام رسانید و وارد مرحله نوینی از زندگی یعنی دوره دبیرستان گردید. دوره چهارساله دبیرستان را در دبیرستان آیت الله طالقانی پشت سر گذاشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی، -وی که در آن زمان...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
ناصر عباسی فرزند امامقلی، در تاریخ اول دی ماه سال 1342 در روستای خواجه جمالی آبادهطشک از شهرستان نیریز در خانوادهای با ایمان دیده به جهان گشود. ایشان دوره تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در روستای خواجه جمالیبا موفقیت به اتمام رسانید و وارد مرحله نوینی از زندگی یعنی دوره دبیرستان گردید. دوره چهارساله دبیرستان را در دبیرستان آیت الله طالقانی پشت سر گذاشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی، -وی که در آن زمان...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید حسین صبور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
ای حسین! در مدرسه عشق درس خواندی و جبهه را میعاد بزرگ و با شکوه مردان خدا شمردی، از ایمان گفتی و از ایثار و از پرنده شدن. از فردای روشن گفتی و از رنگینکمانی که بالای شهر پدیدار خواهد شد و از کوچههایی که بوی اسپند میدهند. روزی از خدا گفتی و روز دیگر تمام شهر دیدند که تو پرنده شدی و به خدا پیوستی. حسین، هشتم آذرماه سال ۱۳۴۸ در روستای بنه کلاغی نیریز میان خانوادهای باایمان،...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
ای حسین! در مدرسه عشق درس خواندی و جبهه را میعاد بزرگ و با شکوه مردان خدا شمردی، از ایمان گفتی و از ایثار و از پرنده شدن. از فردای روشن گفتی و از رنگینکمانی که بالای شهر پدیدار خواهد شد و از کوچههایی که بوی اسپند میدهند. روزی از خدا گفتی و روز دیگر تمام شهر دیدند که تو پرنده شدی و به خدا پیوستی. حسین، هشتم آذرماه سال ۱۳۴۸ در روستای بنه کلاغی نیریز میان خانوادهای باایمان،...
شهدا سال ۶۶ -زندگینامه شهید سید محمدجعفر (امین) قرشی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد سيد محمد جعفر (امين) قرشي »
سید محمد از سرزمین سبز ایمان بود و مرد میدان کارزار. شکوه ایستادگی را از کوهها فراگرفته بود و بخشندگی و سخاوت را از کشتزارها، او مسافر بود، مسافر کوی شهادت و نگاهش به فانوس هدایت در برج توحید. روز ۱۳۵۰/۶/۲۸ در شهرستان نیریز و میان خانوادهای مذهبی پا به عرصه هستی گذاشت. دوران کودکی را در کانون گرم خانواده گذراند. باهمت خانواده از معارف ناب اسلامی بهرهمند شد و بر اساس احکام نورانی اسلام تربیت و پرورش...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد سيد محمد جعفر (امين) قرشي »
سید محمد از سرزمین سبز ایمان بود و مرد میدان کارزار. شکوه ایستادگی را از کوهها فراگرفته بود و بخشندگی و سخاوت را از کشتزارها، او مسافر بود، مسافر کوی شهادت و نگاهش به فانوس هدایت در برج توحید. روز ۱۳۵۰/۶/۲۸ در شهرستان نیریز و میان خانوادهای مذهبی پا به عرصه هستی گذاشت. دوران کودکی را در کانون گرم خانواده گذراند. باهمت خانواده از معارف ناب اسلامی بهرهمند شد و بر اساس احکام نورانی اسلام تربیت و پرورش...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید محمود حاج نصیری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
چهره نورانی او حکایت از تحول ویژهای در روح و جانش داشت. افق نگاهش به کوی معشوق بود و بیصبرانه در انتظار پرواز بهسوی او. محمود، ۱۳۴۶/۵/۱۳ در خانوادهای متدین و مذهبی در شهرستان نیریز غزل زیبای زندگی را با گریههای خود آغاز کرد. نسیم خنک بهاری را در اوج گرما در فضای خانه پراکند. ماه مهر سال ۱۳۵۲ پس از سپری کردن دوران کودکی، وارد دبستان نعیم نیریز شد و پس از اخذ مدرک پنجم ابتدایی، در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
چهره نورانی او حکایت از تحول ویژهای در روح و جانش داشت. افق نگاهش به کوی معشوق بود و بیصبرانه در انتظار پرواز بهسوی او. محمود، ۱۳۴۶/۵/۱۳ در خانوادهای متدین و مذهبی در شهرستان نیریز غزل زیبای زندگی را با گریههای خود آغاز کرد. نسیم خنک بهاری را در اوج گرما در فضای خانه پراکند. ماه مهر سال ۱۳۵۲ پس از سپری کردن دوران کودکی، وارد دبستان نعیم نیریز شد و پس از اخذ مدرک پنجم ابتدایی، در...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید علی اکبر مولازاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد علي اکبر مولازاده »
چشمان منتظر، ماه مبارک رمضان سال ۱۳۴۹ در خانواده متدین مولا زاده در انتظار رسیدن مسافری بودند که بر سفره افطار آنها طلوع کند و محیط کوچک خانه را رونقی نو بخشد. علیاکبر، از راه رسید و در کنار خانواده عشق به ولایت و ائمه اطهار (ع) را بهخوبی فراگرفت. از همان سنین کودکی هوش سرشار و برجستگی فوقالعاده خود را در زمینههای متعدد نشان داد، بطوریکه زبانزد اقوام شد. در خانه او را بانام زیبای جواد نیز...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد علي اکبر مولازاده »
چشمان منتظر، ماه مبارک رمضان سال ۱۳۴۹ در خانواده متدین مولا زاده در انتظار رسیدن مسافری بودند که بر سفره افطار آنها طلوع کند و محیط کوچک خانه را رونقی نو بخشد. علیاکبر، از راه رسید و در کنار خانواده عشق به ولایت و ائمه اطهار (ع) را بهخوبی فراگرفت. از همان سنین کودکی هوش سرشار و برجستگی فوقالعاده خود را در زمینههای متعدد نشان داد، بطوریکه زبانزد اقوام شد. در خانه او را بانام زیبای جواد نیز...